- پذیرا شدن
- پیشواز رفتن استقبال کردن
معنی پذیرا شدن - جستجوی لغت در جدول جو
- پذیرا شدن
- تقبل کردن
- پذیرا شدن
- به پیشواز کسی رفتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بپیشواز شدن باستقبال رفتن استقبال کردن، بجنگ شدن ببرابری و مقابله شدن، یا پذیره شدن سخنی را. پذیرفتن آن قبول کردن آن
جلو رفتن، پیشواز کردن
پذیرفتن، قبول کردن
پذیرفتن، قبول کردن
قبول کنانیدن قبولاندن، تکفیل، معترف گردانیدن
سخن پذیر پندپذیر نصیحت نیوش، سخن خوب سخن پذیرا سخن مقبول و مطبوع
ظاهر شدن آشکار گردیدن ظهور نمایان شدن تبین تجلی: چون پیدا شد که چیست لون پیدا شد که چیست بینایی. نخست آنکه یابی بدو آرزو ز هستیش پیدا شود نیک خو. (شا. بخ 2382: 8) -2 معلوم گشتن مشخص گردیدن ممتاز شدن: ... تا این از آن پیدا شود، حاضر آمدن حاضر شدن
آشکار شدن، نمایان شدن، یافته شدن، به وجود آمدن
کلان سال شدن کهن سال گشتن
стареть
altern
старіти
starzeć się
envelhecer
invecchiare
envejecer
vieillir
verouderen
उम्र बढ़ना
להזדקן
나이를 먹다
yaşlanmak
kuzeeka
বয়স বাড়ানো
عمر بڑھنا